kataya
kataya

kataya

تست

چهار تا رنگ انتخاب کردم یک مشت چرت وپرت تحویلم داد که همش درسته:// 


تو ادامه مطلب گذاشتم نتیجشو میخام بمونه!


 

 چون احساس می‌کند که نیاز به آن دارد که موثرتر و با نفوذتر باشد لذا حالت بی‌قراری در او پدید می‌آید و قویاً تحت تاثیر آرزوها و امیدهای خود قرار می‌گیرد . شاید تلاش کند که زمینه فعالیت خود را بسیار گسترده سازد .   *



ناخشنود است . نیاز به گریختن از وضعیت موجود یافتن یک راه حل را برای او الزامی می‌سازد .   **


توانائی کسب ارضا از طریق فعالیت جنسی را دارد ولی بی‌قرار است مایل به پنهان کردن عشق و محبت خود و همین امر مانع از آن می‌شود که وی درگیر عشق و محبت عمیق شود .   


تفسیر فیزیولوژی :اضطراب موجود در شخص ناشی از یک احساس تلخکامی و سوء تفاهم است .

تفسیر روانشناسی : احساس می‌کند که در یک وضعیت نفرت انگیز قرار دارد . به این معنی که اعتماد محبت و درک و تفاهم از میان رفته و با وی با تحقیر رفتار می‌شود . پیش خود تصور می‌کند که ارج و بهائی را ( که لازمه عزت نفس اوست ) نادیده گرفته‌اند و دیگر این که کاری از دست او در این مورد ساخته نیست . بر اثر مبارزه طولانی با مشکلات دچار ناامیدی شده و هیچ دلگرمی ندارد . حس می‌کند که راه به جائی نمی‌برد . یعنی به جای تحسین از جانب دیگران ( که به آن نیاز دارد ) پیوسته مورد سوء تعبیر قرار می‌گیرد . می‌خواهد که از این وضعیت بگریزد ولی قدرت فکری برای تصمیم گیری در این مورد را در خود نمی‌بیند .

به طور خلاصه : احساس تحقیر ناشی از عدم قدردانی .   *


با دیدگاه انتقادی شدید به شرایط موجود خود می‌نگرد و آن را عاری از نظم و مبهم احساس می‌کند . بنابراین در جستجوی راه حلی برمی‌آید که این وضعیت را روشن کرده و نظم و روشی را ارائه دهد که پذیرفتنی‌تر باشد .   


تلاش می‌کند تا از طریق تصمیم‌گیری‌های سریع ، خودسرانه و نسنجیده بر مشکلات ، دشواریها و اظطرابات خود غلبه نماید . با ناامیدی در جستجوی راه گریزی است و خطر رفتار بی‌پروای او تا مرز خودکشی وجود دارد .   ***


تمایلی به توسعه فعالیت یا تلاش نابجا ندارد ( به استثنای احتمالی فعالیت جنسی ) . احساس می‌کند که پیشرفت بیشتر او نیاز به فعالیت بیشتری از جانب وی دارد . آسایش و امنیت معقول را بر نتایج یک جاه‌طلبی بزرگ ترجیح می‌دهد .   


روابط با دیگران به ندرت به اوج توقعات عاطفی شخص می‌رسد و نیاز وی برای به حداکثر رساندن این روابط منجر به ناامیدی می‌شود ( غالبا به صورت صفت بارز بوده و شکل دلبستگی شدید نسبت به مادر یا آزردگی از وی را به خود می‌گیرد) . هموراه احتیاط‌های ذهنی دارد و مایل است که از نظر عاطفی ، منزوی و بدون دلبستگی باقی بماند .

دلبستگی به مادر = Mother Fixation به معنای رابطه عاطفی شدید نسبت به مادر به صورت محبت یا نفرت است . این واژه گاهی اوقات نیز مترادف با «عقده اودیپ» است .   




توانائی طبیعی او برای هر چیز به صورت یک تشخیص انتقادی از سوی دیگران به عنوان یک نقطه‌نظر مخالفت آمیز شدید مورد سوءتعبیر قرار گرفته است و تصور می‌کنند که وی بدون توجه به واقعیات با عقاید دیگران مخالفت می‌کند و آنها را تخطئه می‌نماید .   *