kataya
kataya

kataya

یکشنبه

داشتم بازی میکردم برا همین نخوابیدم داشتم میمردم از بیخوابی ولی خب:/ بالاخره خاموش کردم رفتم خوابید مبیدارم کردند برای سحری یادم اومد فعالیت های عربی رو انجام نداد حالا بیاو بنویس تا 6 طول کشید و از شش تا هفت گرفتم خوابیدم. هفت هم بلند شدم برای مدرسه وای این یک ساعت هی میخوابیدم هی بلند میشدم میگفتم نکنه موبایل زنگ نزنه هی ساعتو تو این خوابای ده دقه یک ربی هم باز خواب میدیدم. اینقدر این یک ساعت برام طولانی شد که نگو سیر خواب شدم:/ 

ولی باز دیر رفتم مدرسه ولی یک جوری برنامه چیدم که بعد مامور جلوی در برم که شد ولی برای دهمیا برنامه داشتند بازم دکتر عزیزی همه پایین نشسته بودن خانم دانشجو منو دید گفت چه وقت اومدنه خانم مبصر :/ خخخخ برای شبکه افق ضبط کردن.


بعد زنگ اول عربی داشتیم زنگ اولمون پرید من هی داشتم حرص میخورمد میتونستم اون دو ساعتو بخوابم بعد زنگ دوم زنگ خوشنویسیمونو گرفت اومد عربی :/// خخخ

زنگ سوم هم ریاضی پودمان افتاد 30 وای رسما از فردا امتحانات خرداد برای ما شروع میشه:// 

زنگ اخر هم خوشنویسی کولر طبقه اخر خرابه مردیم از گرما.



چقدر پروانه ها زیاد شده. همشون هم نارنجین انگار یکی هر جا میری دنبالت کرده. یکی رو هم تو دسم گرفتم اینقدر چندش بود که نگو. :/// بعد کوثر گفت بندازش بندازش پروانه ها وحشین :///  بعد گفت دلم میخاد همینجوری بالاشونو بکنم ادامه حرفشو گرفتم به کرم اولیه تبدیلش کنی. 

یک روز از این تورا برمیدارم مثل تو این کتابا یا انیمیشنا میفتم دنبالشون. میگیرم مثلا برای تحقیق مدرسه :/  راستی چراخارجیا تحقیقاشون اینجورین؟ مثلا همین امروز ما تحقیق داشتیم نصف کلاس نیورده بود اونایی هم که اوردن از اینترنت کپی کردن اوردن یک بار هم ازش نخوندن :) جالبیش منی که هم نیوردم دو نمره تحقیق رو گرفتم خخخ

یا یک روز همین جوری میفتم دنبالشون ببینم کجا میرن دیدی؟

 دیگه بالاخره کم کم زمین داره توتی میشه! یکم دیر نیس برای رسیدن توت؟ مهم اینه که امسال شاید نشه بریم توت چینی و از درخت مثل میمون بالا بریم و چون روزه هستیم نمیشه نشسته خورد :// حداقل امسال مامان در این مورد کمتر حرص میخوره . تازه خیلی گرمه سه روزه زورم میاد برم پایین یک عکس نوروز بگیرم برم توت بچینم!!! 


ایا اونجایی که شما هم هستید پر پروانه شده یا فقط اینجا پر پروانه شده. تو مدرسه دوتا درخت هست انگار سالن اجتماعات پروانه هاست همشون اونجا جمع میشن اینقدر باحال و زیاده که نگو :)

با این تغییراتا در برنامه فک کنم دوتا مونده امتحان اخر انجامش بدم. شایدم همون 30 ولی ریاضی رو باید بدم برای همین از 29 میره 30. یادم باشه قبلش همه ی چیزایی که مربوط بهشه رو پاک کنم شک برانگیزه. ایندفه هیچ کی نمیزنه تو سرش.

هفته ی اخره شاید بالاخره یک مدت راحت شم.


شما هم اینجوری ای یا فقط من هر هفته میشینم خبر خودکشی هایی که اون هفته انجام شده رو میخونم؟؟

رنگ

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بازی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شنبه 1

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رنگ

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پنجشنبه و جمعه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ادم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

چهارشنبه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سه, شنبه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سکوت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

و باز انیمه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

زندگیم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دوشنبه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خونه قبلی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یکشنبه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.