kataya
kataya

kataya

تو کفش موندم...  چجوری میتونی همچین حرفایی رو ,بزنی؟  و چرا همچین حرفایی میزنی ؟! واقعا دوست دارم بدونم خیلی هم بدونم هدفت از گفتن این حرفا چیه.. . میدونی گفتن این حرفا چ حالی بم دست میده ؟ میترسم کاش ندونی .اره اون موقع بهتره خیلی خیلی بهتره. 

واقعا اگه بفهمم هدفش از حرفا چیه خیلی خوب میشه حداقل میفهمم میدونه یا نمیدونه چجوری این حرفارو میزنه و چرا و منم...؟! اون وقت یا با تمام وجودم خوشحال میشم یا ناراحت ... 

اینقدر درگیر نبودم... دوچار دوگانگی ام. نمیدونم نمیدونم حسم چیه خوشحالم یا ناراحتم ... دوست دارم یا متنفرم؟!


خیلی هم دوست دارم خیلی هم خوشحال میشم خیلییی ولی همیشه یک چی بینش هست که تو ذوق بزنه و برگردیم به مسئله ی بالا جرئتم ندارم بپرسم.  اگه بپرسم حداقل نهایتش دیگه میتونم با تمام وجودم خوشحال شم و غرقش شم ... یا حسی نگیرم و متنفر نشم... 

ولی پست  عاشقانه هایی عجیب برای یک ادم عجیب تر! رو از ته دلم نوشتم مخصوصا بخش تنفرررر ازت متنفررررررررررم! و واقعا دلم تنگ شده برا اون روز...


عاشقانه :/

چی میشه یک عادم یک عادم دیگه رو با تمام وجودش عاشقش میشه؟ چی میشه یک عادم ازا ین ادمی که یک عادم با تمام وجودش دوسش داره با تمام وجوووووودش متنفر میشه؟ چی میشه که یک عادم که یک عادمی عاشقشه اینقدر سنگدل میشه؟ چی میشه یک عادم از عادمی که با تمام وجودش عاشقش بوده ازش متنفر میشه؟


ببنی لاادن با من چه کردی! یک داستان عاشقانه نوشتیا هنوز درگیر اینم عاشقانه ها رو درک کنم!

عاشقانه هایی عجیب برای یک ادم عجیب تر!

دلم واس اون حس غریبی که دیدمت تنگ شده... عاشقانه نگات میکردم...  کل دنیا یک رنگی دیگه شده بود... زمان هم کششششششدار شده بود اینقدر کش دار که خسته شدم... ولی چه زود گذشت و تموم شد اون لحظه هایی که گر گرفته بودم و نمیتونستم هیچی حرف بزنم... اون لحظه هایی که تنها و تنها مخاطبت من بودم! من!

چجوری میتونم میتونم ازت متنفر باشم؟ ولی هستم.

غر

از وقتی چنل زدم و سعی کردم اونجا غر نزدم زورمم میاد اینجا بیامن غر بزنم!

اصن غر زدن چیه؟! ها؟

همه چی خوبه اصن از چیزی نداریم غر بزنیم!

ولکن بابا!

من برم ادامه ی زندگی

یک سایت اموزشی بود نقاشی بعد فیلتر بود بعد النا تونستم یک فیلتر شکن درست حسابی دانلود کنم و نصب کنم ولی یادم نمیاد از اسم سایت خفنه چی بود پیکس ارت یا نه نمیدونم یاااادم نمیااد : عرررررررررر


غر زدم خخخخخخ

سوسک

از باشگاه برگشتم سوس بود زنده تکونم داشت میخورد بچه پرو دقیقا وسط راه پله ها هم بود://

منم ترسیدم پروازی باشه زنگ زدم گفتم سوسک زنده بابام گفت خوابم میاد بیا بالا گفتم زندس! داره تکون میخوره گفت پس همون پایین بمون:/ منم لج کردم همون پایین موندم تا اومد کیشتش کرد://

خدایی اگه تکون نمیخورد رد میشدم! ترسیدم پروازی باشه دیگه اینقدر ترسم از سوسک نریخته! همینکه وقتی تکون نمیخوره از بغلش رد میشم خییییییییییلییییییه!

بعد اومدم بالا دیدم فقط بابا خونس و از خواب بیدارش کردم ناراحت شدم لج کردم نیومدم بالا:/

میومدی بالا دیگه لوس

سریال اتفاقات عجیب رو قبلا دانلود کردم :/ البته دوفصلش هنوز هم ندیدمش نزدیک بود دوباره دانلودش کنم ://

اینترنت داریم این هوا از اول بهمون نگفته :/ بعدش فیلمایی که گذاشته بودم رو دانلود کردم... ولی کی میتونه فیلم ببینه! (هدست نداره کامپیوتر خر) البته قرار شد تو موبایل ببینیم...

بعد الان میخام بشینم این هوا بازی دانلود کنم...

ولی کی قراره بازیش کنه هم نمیدونم خخخخ ولی خیلی باجالن دلم میخاد ببینم چجوریاس...

مسابقه هم قرار شد تنها برم :) بدون همراه

چقدر یهو همه چی بروفق مراده:/


بعد از اولین کلاه مبارزه که تو دیوار دیدم و رفتم از نزدیک دیدم و برام کوچیک بود دیگه به دیوار سر نزدم... زورم میاد... دیگه هیچ کدومشون نزدیک نیستن که برم ببینمشون... ام نمیدونم واقعا برای کلاه چیکار کنم نمیتونم نو بخرم... امیدوارم یک دست دوم خوب پیدا کنم سریع تر...

رژ لب


رژ لب این رنگی میخاااام :(( عه :( نمیودنم چه رنگیه دقیقا که پیداش کنم بین این همه رژ لب که تو سایته هست :(

به مامانم نشون دادم میگه که بیا من دارم برام صورتی قرمز اورده :// رید تو صورتم ینی:/ حالا چرا برام زد رو نمیدونم:/ بابا من فقط گفتم این رنگی میخام و تو اونی که اوردی این رنگی نبود:/

برای بار هزارم بهش گفتم مامان اییین رنگی میخام گفت برو بخر اصن... همینم مونده رژ لب... دیگه بقیه اش واضح نبود:/ 

خخخ خب من رژ لب این رنگی میخام :( حالا که میتونم بخرم چرا نخرم! 


اگه یکی میدونه کمکم کنه:( 


+وی اولین بار در عمرش میخاد رژ لب بخره خخخخ نمیدونه فازش چیه! 


+این همه بازدید فقط سارا نظر داده عیه :( 


اصن اسنپ چت دیدید چه رنگی میزاره :( اون رنگی میخام :((

چقدرررر دلم رانی لیمو میخاد :(

رانی البالو دیدم لیمو ندیدم :((

ینی دیگه واقعنی هیچ جا نی؟

موبایلم روشن نمیشه :// 

گریم داره میگیره هااااااااااااااااااااااا

من موبایلمو میخام :( چرا بم نمیدتش بابا :(

هنزفری خریدم هار هار هار هار

رفتیم شام فلافل خوردیم و مطلع هستید که من کشته مرده ی فلافلم؟ ولی این فلافلش خوب نبود ولی باز فلافل بود... میدونی فلافل همه جا فلافل نی! بعضیا انگار کتلت داری میخوری:/ کنجدی نبود... شاید برای همین...

بعد رفتیم کجا بود؟ پل طبیعت گفتیم نههه بعد بابام مارو برد پارک ملت بعد یک شلوغ بود خیلی شلوغ بود یک برنامه بود انگار شاد نمیدونم چی چی 98 :// هیچی دیگه بعد همین جوری باز گشتیم و گشتیم من گفتم دلم میخاد از بالا ببینم رفتیم کهف و شهدا :) البته زیاد نموندیم ابجیم ... 

بیخیال من که تمام مدت با اینکه بهم داشت خوش ولی همش حالت تهوع داشتم.... یاد اون شب که رفتیم بیمارستان افتادم حالت تهوعم بیشتر شد

دیگه هر کاری بکنم حالت تهوع دارم... هر جا برم حالت تهوع دارم...

مارشملو... الن واکر... بیلی ایلیش... با اینا شوخی کنید بامن طرفید :(( دهه :(( من با اهنگای اینا زندگی میکنم :(

و همچنان پالت... سیروان... و نفر سوم یادم رفت کی بود://