kataya
kataya

kataya

تابستون

تابستون از همین الان شروع شد! هیچ بهونه ای هم نی هم شنبس اول هفته هم یکمه اول ماه هم تیره اول فصل! ولی ببین کی گفتم! بخوای اینجوری پیش بری یک هفته بیشتر دوم نمیاری! اخه این چه برنامه ایه ریختی! باید همین امروز عوضش کنم!

ابجیم تهدید کرده که اگه نیام روم اب بپاشن که نخوابم که پاشم برم عکاسی که رمو بده بشینم عکساروفتوشاپ کنم!

بابام الان میاد موبایلمو بگیره1 چون دیشب از خواب که بلند شد نماز شب بخونه منو سر تو موبایل دید! یکم درک یکم درک فقط یکم! اصن هر چقدر میخواید به همه چی عالم گیر بدید ولی به خوابم گیر نداشته باشید! تو دوحالت خیلی سعی دارن که خوابمو منظم کنن! وقتی که خندوانه شروع میشه! وقتی که تابستون شروع میشه! که در هر صورت ادم ترغیب بیشتری پیدا میکنه که شب بیدار بمونه. برای بار هزاااااااارم مینویسم که میدونن خودشون میدونن و هزار بار جلو همه هم خودشون گفتن که نمیدونم چرا کوثر این شکلیه ولی شبا اصلا نمیتونه بخوابه و تازه کار کردنش شروع میشه! 

خیلی جالبه حداقل بیرون رفتن  صبح رو بم بدید بعد بیداری شب رو ازم بگیرید! مبادله ی خوبیه به خدا ها! هم من به هدفم میرسم هم شما!

اصن یک چیه خودم برا خودم نمیتونم تصمیم بگیرم؟ حالا خوبه هزار بارم مامان بهم میگه که... چی میگه! جمله بندیشو یادم نمیاد ولی پیامش اینه که حس میکنم تو خودتو میشناسی و از این حرفا! ولی همه ی این همه حرفه فقط حرفه! چون حتی یک درصدم به تصمیم خودم برا خودم اهمیت نمیدن! نه به چیز ساده ای مثل خواب نه به چیز بزرگتری مثل شغل ایندم!

کلا از وقتی یادم میاد با خواب مشکل داشتم و دارم! فقط همون دوره ی مدرسه اونم امسال به خاطر اینکه کارا اینقدر زیاد بود و خسته میشدم و میخواستم بپیچونم و کار نکنم میرفتم میخوابیدم و دل کندن از تخت خواب سخت بود!

فکر کنم کل تابستون اینجوری پیش بره که برام تصمیم بگیرن و من لج کنم نه اونا به خواستشون برسن نه من! اگه قراره من به خواستم نرسم پس والدینم نباید برسن! زندگی منه! مننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن!