kataya
kataya

kataya

خواب و نون

عنوان دیگع ای به ذهنم نرسید! بعضی وقتا اینقدر بیخوابی میزنه به سرم که دلم میخاد برم قرصای ابجیمو بخورم! نمیدونم چین ولی خیلی زود خوابش میگیره :(( 

اون روز که یهو فاطی تصویری گرفت وای چقدر ضایع بود. وااااای! یادم رفت چی میخواستم بگم :/ اها وسط دعا خوندن مامانم بود همون شعر قشنگی که همیشه بعدش سردردم خوب میشه تو ادامه مطلب شعرو مینویسم.

خب داشتم میگفتم وقتی مامان این دعا رو خوند سردردم خوب شد و زود خوابم برد اینقدر که 8 صبح از خواب بلند شدم! ولی این ورو نگاه کردم اون ورو نگاه کردم دیدم هه خوابن منم گرفتم خوابیدم تا دو! بعد داشتن سرم غر میزدن که چقدر میخوابی گفتم من بیدار شدم همه خواب بودن 

_  کاری هم نداشتی نه؟

+ چرا ولی اول ادم باید بره بیرون! من باید برم بیرون غیر از این هیچکاری نمیتونم بکنم 

- خب میرفتی

+ اونوقت شما  خبر نداشتید که 

- نامه میزاشتی کاری داشت اینم

حالا اگه نامه میزاشتمم برمیگشتم سرم داد میزدن کجا رفتی بی خبر! اخر سر هم دو تومن برام پول گذاشتن برای روز بعد که نون هم بخرم! بعدشم تهدید کرد فقط میری نون میخری جایی نمیری:// مرسی واقعا مررررررررررررررررررسی! اصن چرا پاشم برم؟ به خاطر نون؟ واقعا من دلم میخاد پاشم برم بیرون که حالم از خوننه به هم میخوره که دیگه جو خوابی نباشه. 


چرا اینقدر باید تو بیرون رفتن بدبخت باشم؟ هروقت هم بهش میگم میگه دختر داییتو ببین یک سر کوچه تنها نمیزارن بره ولی تو راحت تا انقلاب تنها میری برمیگردی! 

عاره یکی مثل دختر داییم چون فقط گناه کرده دختره هیچ جا نمیره. یکی دیگه با اینکه دختره ولی کم از پسرا نداره هر جا میخاد میره :) واقعا میره! بعد من برا دو دقه پیاده روی باید چه بحثی بکنم!

امروز داشتن حرف میزدن که فلانی از ساعت 8 صبح تا 8 شب میره کتابخونه بعد همون دانشگاهیه که ابجیمه ابجیمم یکی دوبار چون پروژه داشته مونده ولی 6 خونه بوده! بعد ایکس گفت خب اون دختره اون پسر! چرا واقعا؟ چرا؟ نیمفهمم! نه نمیفهمم.  اصن از این بدنم متنفرم! اره با تمام وجودم متنفرم و از همه ی مردا هم متنفرم! وقتی حتی دو قدم پیاده روی هم نمیتونم برم.

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم جمعه 31 خرداد 1398 ساعت 01:50 http://myweb123.blogsky.com

منم از مردا متنفرم. پس شعرو چرا نگذلشتی؟
منم هم سن تو که بودم همینجوری بودم هیچ جا نمیگذاشتن برم اما الان دیگ کاری ندارن خودم هیچ جا نمیرم :/// چون تنهایی اصلا دوس ندارم
دوستی هم ندارم خدارو شکر :/

وای یادم رفت یک پست جدا میزارم.
من میگم از مردا متنفرم ولی نیستم بیشتر از زنا متنفرم :) چون تقصیر زناس! زنا

مریم جمعه 31 خرداد 1398 ساعت 02:34 http://myweb123.blogsky.com

تقصیر مردام هس

مردا رو زنا پرورش دادن. زنا به مردا رو دادن. زنا کنار کشیدن. زنا زنا زنا

تنها دلیل تنفرم از مردا اینه که فکر میکنن کل جهان مال اوناس! و از همه طلبکارن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.