ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نگار امروز فقط بود سه نفر باشن کاری نمیتونن بکنن چه برسه که تنها باشه! مجبور بود بام حرف بزنه. مهم نی منم حرف زدم ولی خیلی کوتاه و مختصر ادامش ندادم. بعد دوباره میخواست بزنه تو شکمم موقع دیچاگی همه فکر کردن خورد ولی اصن نخورد بهم! سه تفنگ دار هی رفته بود رو مخشون بابا نزار بهت بخوره اینجوری بگیر میخاد بزنه تو شکمت توهم پاتو بیار بالا بزنش بگو داشتم از خودم دفاع میکردم! کلا داشتن جای من حرص میخوردن! دلم میخواست بهشون بگم بابا حرص نخورید میگذره میره :)
ولی به جاش گفتم برید ه استاد بگید دفه پیش به استاد گفتم فایده نداشت سه نفر دیگه هم برن بگن بهتره! یهو اسیب ببینم کلا نتونم برم مسابقه چی؟
همین دلم نمیخاد بقیه چیزارو بگم
چه قدر تو ریلکسی ها منم مث اون دوستات حرص میخورم
:/ حرص نخور قشنگم پوستت زود چروک میشه!