kataya
kataya

kataya

امروز 2 مرداد

بسه تنبلی عه

صبح پاشدم دیدم گردنم گرفته نشستم سابوای سرف بازی کردم خخخخ لنتی چرا اینقدر گرونه هرچقدر بازی کنی باز نمیشه همشو خرید... بعد کلاسم نرفتم... هر هر هر هر ... بعد خواستم تولدم نرم... بابام اعصاب نداشت مامان گفت خودم اجازه بدم گفت هرکاری دلت میخاد بکن و گذاشت برم :) خخخ خوب شد بابام حواسش یک جا دیگه بود هرچی باشه قطعا میگفت نه:/ هیچی اسه اسه پاشدیم رفتیم بییرون رقیه نفهمه ما کجا داریم میریم... کل زندگیمون شده همین قایمکی کار کردن... از پدر مادر خواهر برادر که نداریم ولی به جاش باید حتی از نوه ی عموی مامان هم بترسم و قایمکی کار کنم!

هیچی رفتم کافه اینجا سانسور دلم برای پریناز سوخت...

بعد هیچی رفتم کتابخونه پس دادم دوباره رفتم سمت قفسه کودک و نوجوان بعد یهو رفتم سمت مخزن خانمه گفت هی چند سالته:/ (نگفت هی) گفتم یازدهم بعد رفتم پایین هرچی کتاب انتخاب کردم برگردوندم یک کتاب روانشناسی برداشتم و دوتا هنری... بعد خانمه برگشته بم میگه یا نوجوان یا برو پایین کتابا محدوده فلان و بلتان منم میخواستم بزنم تو دهنش:/ چه فرقی داره من از اینور بردارم یا اونور اولو اخر که قراره 4 تا کتاب بردارم! دهه خب این چه وضعشه اصن من هنوز بچم میخام کتابای این ور و بخونم من هنوز مجموعه ی آذرک رو تموم نکردم ! والا تا دیروز هیچ کتاب درست حسابی نداشتید حالا که میزارید میگید یا اینور یا اونور:// تازه خب از اونور من بزرگم! اصن بزرگی به کنار من رشتم گرافیکه ینی حق ندارم از کتابای هنری اونور استفاده کنم:/ چرا چرت میگی عه:// اصن با این کتابخونه بعد 11 سااااااال باهاش قهر میکنم حالا مترو باز شده که میتونم برم کتابخونه های دیگه تازه خنک ترم هست با اتوبوس پاشم برم فلکه! مغز خر خوردم؟! با مترو جلو خونه پیاده میشم والا! بهم میگه کتاب محدوده:// اصن مگه مردم کتاب میخونن که میگی منابع محدوده!

بعد هم انیمه یور نیم رو دیدیم ولی باز هیچی ازش نفهمیدم خنگم خودتونید حواسم یک جا دیگه بود:/ از همون اول ذهنم درگیر این مسئله شد باز که چرا؟! مگه روح هم جنسیت داره که وقتی وارد بدن یک جنس دیگه میشیم با همون حالت جنس مخالف رفتار میکنه؟! ینی روحمون به جنسیتمون عادت کرده؟! یا روحمون کلا همین جنسیه؟! ینی روح بدبختمم زنه! بدبخت نمیخام! من اون جنس سوم توی مسافرانم :) ایش هنوز ذهنم درگیر اینه:// هیچی از انیمه ندیدم... تازه ابجیم گفت نزار :) گفتم بابا صحنه نداره نهایتش یکی دو خورده از همون اول ضایعمون کرد هرچی جلو تر رفت بدتر شد:// لنتی یکم ابرو داری میکردی جلوی مادرم! الان میزاره دیگه هیچی انیمه نبینم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.